قناعت کردن از ویژگی های بارزش بود. هر وقت به باغ مان می رفتیم، سیب های خراب و پوسیده ای که روی زمین افتاده بود را جمع می کرد و آن را برای مادرش می برد.
از دیگر ویژگی های بارز شخصیتی او پای بندی و وفای به عهد بود. آخرین باری که به جبهه می رفت، هر چه همسرش اصرار کرد که نرود قبول نکرد و بعد از بوسیدن دخترش، راهی سرزمینی شد که به قول خودش متعلق به آنجا بود.به من یاد می داد که چطور قسمت های سالم آن را جدا کنم و وقتی این کار تمام می شد با تکه های سالم آن مربا و لواشک درست می کرد.
خبر سقوط اسلامآباد غرب در تهران مردان شورای عالی دفاع را سردرگم کرده بود. آنان هنوز گمان می کردند با ارتش عراق طرفند و لذا آغاز این حمله با دانستههای آنان از توانایی ارتش عراق نمیخواند. همان شب تیمسار شهید صیاد شیرازی، مرد روزهای سرنوشت ساز عازم منطقه شد.
متن زیر قسمتی از خاطرات این امیر سرافراز سپاه اسلام در مورد عملیات مرصاد است:
«شبانه خودم را با یک فروند هواپیمای فالکون به کرمانشاه رساندم و صحنه پیشروی دشمن را از نزدیک مشاهده کردم و متوجه اوضاع شدم.
چنان جو پریشانی و اضطراب در مردم ایجاد شده بود که سراسیمه از خانه بیرون آمده بودند. از طرفی جاده کرمانشاه به بیستون از خوردوهایی که در انتظار جابه جایی بودند، مملو بود و ترافیک سنگینی ایجاد شده بود.
بر این اساس با یک فروند هلی کوپتر از فرودگاه به سمت یکی از قرارگاههای تاکتیکی سپاه پاسداران مستقر در طاق بستان حرکت کردیم.