شهدای مرصاد

وبلاگ شهدای مرصاد فعالیت در عرصه های فرهنگی،اجتماعی،مذهبی،سیاسی (ایران)
شهدای مرصاد
وبلاگ فرهنگی،اجتماعی "شهدای مرصاد"
(این وبلاگ در سال 92 و 93 جزء سه وبلاگ برتر استان خراسان رضوی شناخته شده)
بایگانی
یاد شهدا
آیه قرآن تصادفی مهدویت امام زمان (عج)
عملیات انتقام سخت

طراحی

رفیق شهیدم

طراحی

طبقه بندی موضوعی
خبرنامه پیامکی
کارنامه عملیاتهای دفاع مقدس
جنگ دفاع مقدس

۱۱۴ مطلب با موضوع «فرهنگی :: عکس :: شهدا» ثبت شده است

افسران - عکس امام خامنه ای با لباس بلوچی

افسران - توصیه شهید حمید "ایرانمنش(چری

شجاعت فقط تو جنگیدن و این چیزها نیست. شجاعت یعنی همین که بتوانی کار درستی را بر خلاف رسم و رسوم که به غلط جا افتاده، انجام بدهی…

افسران - تقدیم به تمام افسران الهی

افسران - اعمال شب جمعه

یا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَی الْبَرِیَّةِ یَا بَاسِطَ الْیَدَیْنِ بِالْعَطِیَّةِ یَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِیَّةِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَیْرِ الْوَرَی سَجِیَّةً وَ اغْفِرْ لَنَا یَا ذَا الْعُلَی فِی هَذِهِ الْعَشِیَّةِ.

افسران - لذت بندگی

چند درجه حرارت بیشتر پختـه ترت مـی کند..!
هــوا ممنونم!

گرم که می شوی
تازه می فهمم لذت حجاب را...
لذت بندگی را..

بعضی تصور می‌کنند غربزدگی یکباره اتفاق می‌افتد چنانچه زمانی روشنفکران منورالفکر وابسته به غرب می‌خواستند یک‌شبه ایران را غربی کنند یعنی از فرق سر تا نوک پا باید غربی شویم اما

 بعضی تصور می‌کنند غربزدگی یکباره اتفاق می‌افتد چنانچه زمانی روشنفکران منورالفکر وابسته به غرب می‌خواستند یک‌شبه ایران را غربی کنند یعنی از فرق سر تا نوک پا باید غربی شویم اما به دلیل ریشه‌های دینی، پذیرش آن برای مردم عادی قابل قبول نبود، به همین خاطر تدریجاً وارد عمل شدند. مانند مسئله کشف حجاب یا در زمان خودمان می‌توان به مانتوها اشاره کرد. در دهه شصت که پوشش مانتو مکملی برای حجاب زنان شد مانتوها بلند، گشاد، همراه با اپل سرشانه بود تا بتواند پوشش مناسبی برای زنان در حضور در اجتماع باشد اما به تدریج هر چه جلو آمدیم مانتوها تنگ شد، اپل‌ها روی شانه برداشته شد و هر دفعه چندسانت از طول و عرض مانتوها کم کردند و در رنگ‌ها و مدل‌های مختلف به بازار عرضه شد به طوری که امروز مانتوها مصداق بدحجابی و بی‌حجابی شده، لباس‌هایی با آستینک که به پوشش خانگی شباهت دارد تا پوشش برای حضور در اجتماع!

افسران - زولبیا بامیه در جبهه

افسران - سوال افسرانی ... !؟؟؟؟؟

افسران - راه کربلا باز شده بود...

چهار سال مریض بود. کلی دوا دکتر کردیم. فایده نداشت.آخرین بار بردیمش پیش بهترین متخصص اطفال توی اصفهان.
معاینه اش کرد و گفت:« کبدش از کار افتاده . شاید تا فردا صبح بیشتر زنده نمونه!»
پدرش سفره حضرت اباالفضل(ع) نذر کرد. آقا شفایش داد. دفعه آخری که رفت جبهه ازش پرسیدم کی برمی گردی؟
جواب داد:«هر وقت کربلا آزاد شد».

افسران - در آشغال دنیا جواهر وجودت را پیدا کن!

ما می خواهیم همه‌اش نماز بخوانیم.
نه بابا! بشین یک گوشه یک مقدار فکر کن ببین کی هستی؟
بگو من کی هستم؟
اصلا خودت را پیدا کن.
بگرد در آشغال ها یک جواهر را پیدا کن!
یک وقت یک جواهر قیمتی قاطی آشغال ها افتاده. برده‌اند ریخته اند در خاک روبه‌ها ولی چون قیمتی است می روی چهار ساعت پنج ساعت، خاک ها را عقب می زنی پیدایش می کنی.