گذرگاه ورود به منجلاب انحرافات و فساد جنسی، «چشمچرانی» و نگاه به نامحرم است. نگاههای آلوده، تخم شهوت را در دل بارور ساخته، صاحبش را به فتنه و انحراف مبتلا میکند.
گذرگاه ورود به منجلاب فساد
در مکتب انسانساز اسلام، پاکدامنی از ارزشهای والای انسانی به حساب میآید و در مقابل، بیعفّتی و بیبند و باری جنسی محکوم شده است. اسلام نخست با راهنمایی و هدایت، جنسی و شهوانی را کنترل و تعدیل میکند، مسلمانان را به عفاف و پاکدامنی فرا میخواند، سپس با تدابیر حکمتآمیز و اصولی زمینههای انحراف را از میان بر میدارد. هم به پیروان خویش دستور میدهد بیعفتی نکنند و هم از آنان میخواهد که اسباب لغزش و گناه دیگران را فراهم نسازند.
هر عضوی که خداوند در خلقت ما درنظر گرفته است، دارای فواید و ویژگیهایی است. به کار گرفتن آن عضو در راستای بهرهگیری بهینه، هدف عالم آفرینش است که از آن به شکر یاد میشود و مصرف کردن آن عضو در غیر آنچه خدا و دین خدا درنظر گرفته است، کفران و ناسپاسی آن نعمت به شمار میرود.
چشم، یکی از شریفترین، کارآمدترین و سودمندترین نعمتهای الهی است که اگر مورد استفاده درست و صحیح قرار گیرد، دروازه ملکوت میشود و اگر در مسیر نادرست و انحرافی مصرف شود، دام شیطان و روزنه گناه و سرآغاز فتنه و لغزش خواهد شد؛ همچنانکه در حدیث آمده است: «لَیْسَ فِی الْبَدَنِ شَیْءٌ أَقَلَّ شُکْرا مِنَ الْعَیْنِ فَلَا تُعْطُوهَا سُۆْلَهَا فَتَشْغَلَکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ؛ در مجموعه بدن شما، ناسپاستر از چشم عضوی نیست، پس هرآنچه میخواهد پاسخش ندهید؛ زیرا شما را از یاد خدا باز میدارد». (1)
چشمچرانی، اولین قدم انحراف
چشم، یک از مهمترین موهبتهای الهی به انسان به شمار میآید که انسان میتواند از آن به عنوان وسیلهای مهم جهت انتقال عواطف و احساسات خود استفاده کند و دریچه دل و اندیشه او باشد. حال اگر اختیار این وسیله مهم و موهبت الهی را که در اختیار آدمی است، به دست «عقل سلیم» و «قلب پاک» سپرده شود، انتقال عواطف، ابراز احساسات، نگریستنها، نگاهها و نظرها، همه در محـدوده شرع خواهـد بود. چنین چشمی، چشمه امید و ایمان میشود و همه نگاهها و نظرها، عبادت و در نتیجه سبب رشـد، تعـالی و تکـامل آدمی خواهد شد.
از همین روست که قرآن کریم به انـسان در قبال نگاههایش به طور جدی هـشدار میدهد: «إِنَّ السَّمعَ وَ البَصَرَ وَالفُۆَادَ کَانَ عَنهُ مَسۆُلاً؛ [در پیشگاه حکم خدا] چشم، گوش و دلها همه مسۆولند». (2)
اسلام، عـفّت و پاکدامنی را از ارزشهای والای انسانی و اسلامی شمرده و در مقابل، بیعفّـتی، ناپاکی و بـیبند و باری جنسی را محـکوم کرده است. از این رو ابتدا با راهنمایی و هدایت، مسائل جنسی و شهـوانی را کنترل و تعدیل میکند، همگان را بـه عـفاف و پاکـدامنـی فـرا میخواند، سپس با تدابیر حکمتآمیز و اصولی، زمیـنههای انحـراف را از مـیان بـر میدارد. قرآن و سنّت، حجاب در نگاه را امری مهم دانسته و فرونهادن و ترک نگاه و حفظ پاکدامنی و پوشاندن عورت بر مردان و زنان را واجب و تخلّف از آن را حرام کرده است: «قُلْ لِلْمُۆْمِنینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ؛ [ای پیامبر] به مۆمنان بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند و عفاف خود را حفظ کنند». (3)
همچنین خطاب بـه زنان بـا ایمان میفرماید: «وَ قُلْ لِلْمُۆْمِناتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ؛ و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوسآلود) فروگیرند و دامان خویش را حفظ کنند». (4)
قرآن کریم نه تنها به حفظ چشم از نگاه و نظر، دستور داده؛ بلکه به پوشاندن چشم نیز دستور داده تا از شناخت و دید مردان به دور باشد. شهید مطهّری… مینویسد: «پوشش و کنترل چشم به مردان در مقایسه با زنان بیشتر توصیه شده است؛ زیرا تمایل مرد به نگاه و چشمچرانی است نه به خودنمایی و تمایل زن بیشتر به خودنمایی است نه به چشمچرانی». (5) البته پرهیز از نگاه خیانتکارانه و هوسآلود به نامحرم، به زنان نیز توصیه شده است: «یعلَمُ خَائِنَةَ الأَعینِ؛او چشمهای که به خیانت میگردد، میداند». (6)
گذرگاه ورود به منجلاب انحرافات و فساد جنسی، «چشمچرانی» و نگاه به نامحرم است. نگاههای آلوده، تخم شهوت را در دل بارور ساخته، صاحبش را به فتنه و انحراف مبتلا میکند. در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) آمده است: «اَلنَّظرَةُ بَعْدَ النًّظرَةِ تَزرِعُ فی الْقَلبِ الشَّهْوَةَ وَ کَفی بِها لِصاحِبِها فِتْنَة؛ چشمچرانی، تخم شهوت را در دل میکارد و چنین کاری برای نگاهکننده کافی است که منشأ فتنه گردد». (7)
نگاه کردن به ناموس دیگران، شیطان است. چشمی که تیرهای آلوده نگاه را به نامحرمان پرتاب میکند، محل کمین شیطان است. شیطان از کمان چشمهای او ناموس دیگران را نشانه میگیرد.
در حدیث مشهوری از پیامبر (صلی الله علیه ) آمده است: «النَّظَرُ سَهمٌ مَسْموُمٌ مِنْ سِهامِ اِبلیسَ؛ نگاه (به نامحرم) تیز زهرآلودی از تیرهای شیطانی است». (8)
ارزش چشمان پاک
هر یک از اعضای بدن مۆمن نسبت به عبادت پروردگار متعال، وظیفه خاصی بر عهده دارد که اگر بدان وظیفه عمل کرد، ارزشمند است. امام علی (علیه السلام) درباره مواظبت و حفاظت از چشمها فرموده است: «لَیْسَ فِی الْبَدَنِ شَیءٌ اَقَلَّ شٌکراً مِنَ الْعَیْنِ فَلا تُعطوها سٌۆلَها فَتَشْغَلکُم عَنْ ذِکْرِ اللهِ عَزَّ وَجَل؛ چیزی در بدن کمسپاستر از چشم نیست، خواستهاش را ندهید که شما را از یاد خدا باز میدارد». (9)
رسول خدا (صلی الله علیه وآله) نیز در این باره فرموده است: «کُلُّ عَیْنٍ باکِیَةٌ یَومَ القِیامَةِ اِلّا ثَلاًًثَةُ اَعیُنٍ: عَیْنٌ بَکَتْ مِنْ خَشیَةِ اللهِ وَ عَیْنٌ غَضَّتْ عَنْ مَحارِمِ اللهِ وَ عَیْنٌ باتَت ساهِرَة فی سبیلِ الله؛ همه چشمها روز قیامت گریانند جز سه چشم: چشمی که از ترس خدا بگرید، چشمی که از نامحرم فرونهاده شود، چشمی که در راه خدا (و پاسداری از کیان اسلام) شبزندهدار باشد». (10)
چشیدن شیرینی ایمان
وقتی چشم آدمی پاک و از خطا و خیانت به دور باشد، قلب آدمی نیز میتواند حلاوت و شیرینی ایمان را بچشد. در سخنی از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) آمده است: «اَلنَّظَرُ سَهْمٌ مَسموُمٌ مِنْ سِهامِ اِبْلیسَ فَمَنْ تَرَکَها خَوْفاً مِنَ اللهِ اَعطاهُ اللهُ ایماناً یَجِد حَلاوَتَهُ فی قَلْبِهِ؛ نگاه (به نامحرم) تیر زهرآلودی از تیرهای شیطان است و هر کس آن را از ترس خدا ترک کند، خداوند چنان ایمانی به او عطا کند که شیرینیاش را در دل خویش احساس کند». (11)
پاداش الهی
کنترل چشم از خیانت و نگاه آلوده، پاداش الهی را نیز به دنبال دارد. امام صادق (علیه السلام) فرموده است: «مَنْ نَظَرَ اِلی امْرأَةٍ فَرَفَعَ بَصَرَهُ اِلیَ السَّماءِ اَوْ غَمَضَ بَصَرَهُ لَمْ یَرْتَدَّ اِلَیْهِ بَصَرُهُ حَتّی یُزَوَّجَهُ اللهُ مِنَ الْحُورِ العینِ؛ هر کسی زنی را ببیند و بلافاصله دیدهاش را به آسمان بدوزد یا چشم فرو بندد، چشم باز نگرداند مگر خداوند حوریان بهشتی را به عقد او درآورد». (12)
پینوشت ها:
1. بحارالانوار، ج 101، ص 106.
2. اسراء: 36.
3. نور:30.
4. نور:31.
5. مسئله حجاب، صص 145 ـ 144.
6. غافر: 19.
7. محمدتقی مجلسی، روضةالمتقین، ج 9،ص 434.
8. بحارالانوار، ج 104، ص 38.
9. همان، ج 101، ص 35.
10. همان.
11. همان، ج 104، ص 38.
12. همان، ج 101، ص 37.
نه زمان در آن تعریف می شود نه مکان...
از هر بعدی بی انتهاست...هرچه هست اکسیژن
ناب که به من زندگی می بخشد...
تنها مجهول زندگیم که نمی خواهم هیچ وقت و هیچ وقت حل شود...[گل]