این در حالی است که آمریکا مدام ایران را تهدید میکنند و سخنان نامربوط میزنند. در داخل، دولت جدید تنها 6 ماه است که بر سرکار آمده و هنوز برخی از مسوولان در مرحله آزمون و خطا به سر میبرند. در این شرایط رهبر معظم انقلاب سخنان بسیار مهمی را بیان فرمودند که میتواند بسیاری از پرسشهای این روزها را پاسخ بگوید؛ اینکه با گستاخی آمریکاییها چه کنیم؟ آیا به مذاکره ادامه دهیم؟ آیا به غرب اعتماد کنیم؟ منتقدان مذاکرات هستهای راست میگویند یا دولت؟ آیا رفتار منتقدان با دولت و دولت با منتقدان درست است؟ با سخنان رهبری میتوانیم پاسخ بسیاری از اینها را به دست آوریم. در مطلب زیر در باره مهمترین سخنان رهبر معظم انقلاب چند نکته را یادآوری میکنیم:
1. "اظهارنظرهای بی ادبانه مقامات آمریکایی برای همه، مایه عبرت است و ملت ایران باید مذاکرات اخیر و صحبت های آمریکایی ها را با دقت نظاره گر باشد. لازمه تأمین و حفظ استقلال، موضع گیری صریح و شفاف و بدون پرده پوشی درخصوص مبانی و ارزشهای انقلاب اسلامی و خطوط اصلی امام بزرگوار از جمله موضوع امریکا است. در همین اظهارات، دشمنیِ دشمن و دورویی او را ببینید. امریکاییها در جلسات خصوصی با مسئولان ما به یک گونه صحبت می کنند و خارج از این جلسات، به گونه ای دیگر، این همان دورویی و نیت سوء و پلید دشمن است که ملت باید این موارد را با دقت نظاره کند."
رهبر انقلاب به اظهارات چند روز اخیر آمریکاییها از سخنگوی وزارت خارجه تا رئیسجمهور آمریکا که همواره ایران را تهدید نظامی کردهاند اشاره کردهاند. مقامات آمریکایی در چند ماه سخنان گستاخانهای را بیان کرده اند و حتی گفتهاند پول سبد کالایی را مذاکرات هستهای و لغو تحریمها تامین کرده است. این مسائل نشان میدهد که مسوولان کشور باید در مراودات و گفتگوهای خود با مقامات این کشور نهایت دقت را انجام دهند. قطعا آنها سعادت ایران و مردم کشورمان را نمیخواهند. توصیه رهبری در این بخش به مسوولان بود که با دقت بیشتری با آمریکاییها غیرقابل اعتماد مذاکره کنند.
اظهارنظرهای بی ادبانه مقامات آمریکایی برای همه، مایه عبرت است و ملت ایران باید مذاکرات اخیر و صحبت های آمریکایی ها را با دقت نظاره گر باشد. لازمه تأمین و حفظ استقلال، موضع گیری صریح و شفاف و بدون پرده پوشی درخصوص مبانی و ارزشهای انقلاب اسلامی و خطوط اصلی امام بزرگوار از جمله موضوع امریکا است
2. "برای مقابله با استعمار جدید علاوه بر مبارزه با استبداد و دیکتاتوری حاکم، باید با قدرت سلطه گر خارجی و حامی این دیکتاتور نیز مقابله کرد زیرا «مبارزه با مستبد و در عین حال سازش با مستکبر» به نتیجه نخواهد رسید. قدرتهای خارجی و مداخله گر از حس استقلال هر کشوری می هراسند لذا همواره سعی می کنند با شیوه های گوناگون، حس استقلال خواهی در ملتها و مسئولان آنها را تضعیف کنند.یکی از این شگردها القای «منافات داشتن استقلال با پیشرفت» است. دستگاههای تبلیغاتی قدرتهای سلطه گر و عوامل داخلی آنها تلاش دارند تا اینگونه وانمود کنند که تکیه بر منافع و هویت ملی با پیشرفت سازگاری ندارد، بنابراین اگر کشوری بخواهد پیشرفت کند باید از میل استقلال خواهی خود، بکاهد.این حرف کاملاً غلط، و ساخته و پرداخته کسانی است که با استقلال کشورها مخالفند. استقلال به معنای بداخلاقی و قهر کردن با دنیا نیست. استقلال به معنای سدّی در مقابل نفوذ کشورهایی است که می خواهند منافع ملتها را تحت الشعاع منافع خود قرار دهند." این بخش از سخنان رهبری نیز به اهداف قدرتهای خارجی اشاره دارد؛ اینکه آنها قصد دارند اینگونه القا کنند که تنها راه عبور از مشکلات تسلیم شدن بر آنهاست. قطعا مسوولان کشور هیچگاه نخواهند گذاشت که غربیها به این اهداف دست یابند.
3. "به هیچ وجه نباید این صراحت و شفافیت را در برابر دوستان و دشمنان ملت ایران از دست داد و مواضع جمهوری اسلامی ایران باید شفاف و صریح بیان شود." موضوع سوریه یکی از بارزترین مصداقهای این سخنان رهبری است. نتیجه مذاکرات ژنو2 و موضوع دعوت از ایران و پس گرفتن آن دعوت نشان داد که میتوان با موضعگیری شفاف در قبال مسائلی همچون سوریه و حمایت از اسد در سیاستخارجی به دستاوردهایی دست یافت. بسیاری از کارشناسان بینالملل عدم حضور ایران در ژنو2 را عامل بینتیجه ماندن این اجلاس دانستند.
4. "«تاکتیک ها و شیوه های کار» را می توان تغییر داد اما "اصول و مبانی" باید مستحکم باقی بمانند و همین موضوع راز استحکام و پیشرفت کشور است." کیست که نداند منظور آیتالله خامنهای از جمله مذکور مذاکرات هستهای و توافق ژنو بوده است. دولت جدید بر سر موضوع هستهای نسبت به دولت سابق تغییر تاکتیک داد و با غربیها مذاکره کرد. نتیجه این مذاکرات هر چه باشد میتواند برای ایران یک دستاورد باشد؛ اگر مذاکرات موفق باشد تاکتیک جدید موفق عمل کرده و اگر نتیجهای در بر نداشته باشد حداقل دشمن را بیشتر از گذشته شناختهایم. دولت در این تغییر تاکتیک باید خطوط قرمز و اصول را به طرف مقابل گوشزد کند چرا که طبیعی است اصول و مبانی قابل مذاکره نیست.
5. "تنها راه حل مشکلات اقتصادی کشور، نگاه به ظرفیت های بیشمار درونی است و نه نگاه به بیرون و برداشته شدن تحریم ها. به دشمن نمی توان چشم دوخت و از دشمن نمی توان انتظار داشت. سیاستهای اقتصاد مقاومتی در آینده نزدیک ابلاغ خواهد شد و در پی آن، اقدامات و ساخت های لازم برای ایجاد اقتصاد مقاومتی بوجود خواهد آمد."
خیلی از خوشبینها پس از پایان مذاکرات ابتدایی هستهای و رفع تحریمهای محدود دچار "خوشبینی مفرط شده و تنها راه گشایش اقتصادی را مذاکره و رفع تحریمها دانستهاند. مشخص است که رفع تحریمها میتواند تا حدودی به اقتصاد کمک کند اما این کمک قطعا همیشگی نیست و اگر مسوولان بتوانند برای آیندهای که میتوان آن را پیشبینی کرد درست برنامهریزی کنند، رشد اقتصادی را شاهد خواهیم، حتی اگر تحریمهای جدید علیه کشور ما اعمال شود. اقتصاد امروز ما نتیجه بیتوجهی به همان نگاه درونی بود و مسوولان سابق به جای برنامهریزی صحیح و همه جانبه تنها تحریمها را عامل بحرانیشدن اقتصاد میدانستهاند. در حالی که این تحریمها سالهای سال علیه ایران وجود داشته است. رئیسجمهور محترم بارها و بارها از ظرفیت داخلی سخن گفتهاند و باید این ظرفیتها را به کار گرفت.
اگر منتقدی به دولت توصیه میکند در قبال توهین آمریکاییها واکنش مقتدرانه نشان دهند توصیه به جایی است اما اینکه نفس مذاکره و نتیجه رسیدن مذاکرات زیر سوال برود قطعا نقد منصفانهای نیست. با توجه به موضوع آزادی بیان و اینکه دولت از نقد دفاع میکند نیز دولتمردان نباید بابت هر نوع نقدی سیاست شکایت را در پیش بگیرد که این با روح آزادی بیان مورد ادعا منافات دارد. در گیری منتقد با دولت و دولت با منتقد قطعا از وحدت داخلی و آن انسجام ملی مورد نظر رهبری خواهد کاست
6."در برخی اظهارنظرهای مقامات امریکایی سخنانی مبنی بر اظهار دوستی با ملت ایران، شنیده میشود. آنها در این خصوص نیز دروغ می گویند. از یک طرف می گویند با ملت ایران دوست هستیم اما از طرف دیگر این ملت را تهدید می کنند و انتظار هم دارند که جمهوری اسلامی از قدرت دفاعی خود بکاهد و این، واقعاً تمسخیرآمیز است.ملت ایران و مسئولان در بخشهای مختلف بویژه نیروهای مسلح، به توفیق الهی، روز به روز قدرت دفاعی خود را افزایش خواهند داد."
7." دولت، چند ماهی بیش نیست که مسئولیت را به عهده گرفته است، باید به مسئولان فرصت داده شود که کارها را با قدرت به پیش ببرند، ضمن آنکه منتقدین باید در قبال دولت، با شرح صدر برخورد کنند.مسئولان دولتی را هم به شرح صدر در برابر منتقدان دعوت میکنم و همه باید به یکدیگر احترام بگذارند."
مذاکرات هستهای و طرح سبد کالایی بیشترین موضوعاتی بوده که منتقدان را مجبور به نقدکردن دولت کرده است. رهبری در این بخش از سخنان به منتقدان توصیه میکند که به دولت فرصت بیشتری دهند و صبر کنند. قطعا اطلاعرسانی و تحلیل و نقد عملکرد دولت از وظایف رسانه است اما نقد منصفانه. قطعا منتقدان میتوانند نقد کنند و بهانهجویی با نقد و تحلیل متفاوت است. در مقابل دولت نیز به شرح صدر توصیه شده است. اگر منتقدی به دولت توصیه میکند در قبال توهین آمریکاییها واکنش مقتدرانه نشان دهند توصیه به جایی است اما اینکه نفس مذاکره و نتیجه رسیدن مذاکرات زیر سوال برود قطعا نقد منصفانهای نیست. با توجه به موضوع آزادی بیان و اینکه دولت از نقد دفاع میکند نیز دولتمردان نباید بابت هر نوع نقدی سیاست شکایت را در پیش بگیرد که این با روح آزادی بیان مورد ادعا منافات دارد. در گیری منتقد با دولت و دولت با منتقد قطعا از وحدت داخلی و آن انسجام ملی مورد نظر رهبری خواهد کاست.