پرونده ویژه ضرورت مدیریت جامع فرهنگی:
مدیریت جامع فرهنگی عنوان پرونده ای بود که حدودا یکسال پیش طی مطالبی در رویش نیوز به آن پرداخته شد. حجم و گستره وسیع این پرونده، همکاری نکردن برخی مسئولان مرتبط و دخیل در موضوع و برخی مسائل دیگر باعث شد تا تحریریه ی سایت نتواند کار این پرونده را به سرانجام برساند. اینک و پس از این وقفه نسبتا طولانی و به جهت اهمیت زائد الوصف این مسئله و غفلت سنگین مسئولان و جامعه در این موضوع رویش نیوز قصد دارد در مطالبی این ضرورت را در عرصه فرهنگی کشور تبیین نماید. رویش نیوز- پرونده ویژه ضرورت مدیریت جامع فرهنگی: انسان موجودی چند بعدی است به قول شهید مطهری همزمان که انسانی در گوشه ای نشسته است هم می توان در وی فرشته ای خوب روی و نیکو سرشت مشاهده کرد و هم درنده ای که وحشی ترین حیوانات هم به پای او نمی رسند. یکی از وظایف دین ایجاد تعادل در میان همین ابعاد مختلف انسان است. به پرتوه ی همین وظیفه، یکی از فلسفه های تشکیل حکومت اسلامی نیز در همین موضوع خلاصه می شود. درواقع آنچه وجه تمایز یک حکومت دینی و یک حکومت غیر دینی است فراهم کردن شرایط رشد و کمال روح آدمی است برای رسیدن به کمالی که خدا برای انسان ها در نظر گرفته است و الا صرف رسیدن به نیازهای مادی آدمی مثل خواب، خوراک و … که در حکومت های غیر دینی هم وجود دارد. فراهم کردن شرایط برای نیل به آزادی معنوی انسانهاست که حکومت دینی را از حکومت غیر دینی متمایز می ساز و سوالی که اینجا باید مطرح نمود این است که وضعیت “آزادی معنوی”در جامعه ما چگونه است؟ alt اما موضوعی که انگیزه اصلی نگارش این یادداشت شد وضعیت یکی از ابعاد مهم و تاثیرگذار در بحث آزادی معنوی است. بعدی که اگر کنترل شده با آن برخورد نشود و دائما مورد تحریک و تشدید قرار گیرد به دیوی تبدیل خواهد شد که همه ی وجود فرد را تحت تاثیر خود قرار می دهد؛ بعد لذات و “تمایلات جنسی”آدمی. وقتی در ادبیات قرآن دقت کنیم ملاحظه می کنیم که نوع نگاه معجزه جاوید رسول گرامی اسلام در مورد این بعد از وجود آدمی بسیار محتاطانه است. قرآن وقتی می خواهد درباره انحرافات جنسی هشدار دهد چنین می فرماید: «وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنا إِنَّهُ کانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبِیلاً» روش قرآن در این زمینه “ولا تقربوا” است. قرآن نمی گوید زنا نکنید، می گوید نزدیک زنا نروید. اسلام می گوید برای اینکه گرفتار دام مفاسد مهلک قوه شهوت نشوید اصلا نزدیک مفاسد آن نشوید. شاید چرایی این صحبت قرآن این باشد که اگر آدمی وارد این گونه حیطه ها گردد دیگر خیلی توانایی کنترل خود را ندارد چرا که اینقدر دیو سرکش وجودش بر او مسلط می شود که دیگر حاکمیت مملکت وجودی وی به طور کلی با آن خواهد بود. شاید یکی از نتایج بسیار مهم این آیه شریفه این باشد که بین تغییر در “غلظت محرک های غرائز جنسی”بشر و وقوع مفاسد آن از قبیل روابط نامشروع و … همبستگی شدیدی وجود دارد. حال بگذارید با استفاده از این عینک به جامعه خود نگاه کنیم: باید اذعان نمود که متاسفانه این روزها فضای جامعه چه در خانه ها و چه در محیط بیرون از خانه یعنی فضا های عمومی فضای ناامنی از باب ازدیاد بیش از حد این محرک ها شده است. حمله شدید رسانه ای که متاسفانه در برخی موارد رسانه ملی هم آن را همراهی می نماید به همراه فضای مسموم مجازی که این روزها به طور ویژه جزئی از زندگی همه افراد خصوصا نسل حوان شده است به عنوان نا امن کنندگان اصلی سلامت اخلاقی جامعه و همراهی عناصری که از دو منبع اشاره شده تاثیر پذیرفته اند در قالب بی حجابی و بد پوششی به شدت غلظت محرک های جنسی جامعه را افزایش داده است و با استدلالی که ریشه قرآنی آن گفته شد انتظار می رود با افزایش هر یک درصد از غلظت این محرک ها شاهد اثر افزایشی چند درصدی در فساد های مرتبط با قوه ی شهویه باشیم. و این به معنای گرفتار شدن جامعه ی جوان ایران در چنگال دیوی که اگر بر وجود تک تک آحاد جامعه مسلط شود مولفه های هویت دینی و ملی جامعه ایرانی را با چالش اساسی مواجه خواهد ساخت. مولفه هایی چون حیا و پاکدامنی زنان، غیرت مردان، نقش کلیدی خانواده و… . اجازه دهید برای گفته های خود شاهدی از سخنان رهبر انقلاب بیاورم: “یکى از مسؤولان طراز اوّلِ کشور صهیونیستىِ غاصب اسرائیل، در سال ۱۳۸۰ توصیهاى به امریکاییها کرد. این توصیه کاملاً در مطبوعات خارجى و اینترنت منعکس شد و امر پنهانى و مخفیانهاى نیست. توصیهى وى به امریکاییها این بود که بیهوده وقت خود را با عراق و کرهى شمالى و کشورهایى از این قبیل تلف نکنید. مسألهى اصلى شما ایران است. اگر خاورمیانه را مىخواهید، وقتتان را مصروف عراق نکنید، سراغ ایران بروید؛ کانون و سرچشمه آنجاست؛ اما ایران مثل عراق و کرهى شمالى و افغانستان نیست که بتوان با حملهى نظامى آن را تسخیر کرد. نظام و حکومت اسلامى به مردم متّکى است، مردم آن را حفظ کردهاند. باید کارى کنید که مردم آن را رها کنند. راهش این است که مردم را با ترویج فرهنگ و ادبیّات غربى و فرهنگ و تربیت امریکایى، به واگرایى نسبت به دین و فرهنگ و سنّت و تاریخشان سوق داد. وقتى مردم این تعلّقات را رها کردند، بعد از گذشت چند سال، بدون اینکه سرمایهاى صرف کنید، با یک حمله و تحرّک احیاناً نظامى مختصر مىتوانید این مانع بزرگ، یعنى نظام اسلامى را از سر راه بردارید! پیش از این در سالهای گذشته نیز، وقتى روستاها و شهرهاى افغانستان بر اثر موشکهاى امریکایى ویران مىشدند و ملّت مظلوم افغانستان زیر بمباران امریکاییها دست و پا مىزد، یک استراتژیست نظامى امریکا گفت: اگر به جاى این موشکها، براى جوانان افغان لباس زیرِ زنانه و وسایل شهوترانى و پوششهاى سبک غربى و امریکایى بفرستید، بدون صرف این هزینهها مىتوانید افغانستان را تصرّف کنید و خرج تسلیحات در کیسهتان باقى مىماند! به جاى بمب و موشک و راکت، سىدىهاى پُرنوگرافى و منظرهها و ادبیّات مهیج شهوت را میان آنها ترویج کنید، آن وقت کار بر شما آسان مىشود.” شیب تند رشد این محرک های جنسی و عملکرد عموما منفعلانه و در بسیاری از موارد حتی عدم عملکرد دستگاه های مسئول در مورد این مسئله نشان از غفلت مسئولان در این زمینه است. این مسئله هم شامل دستگاه های تدوین کننده استراتژی شامل شورای عالی انقلاب فرهنگی، حوزه های علمیه و هم شامل دستگاه های پیاده کننده استراتژی ها شامل صدا و سیما، وزارت علوم، وزارت آموزش و و پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و هم شامل دستگاه های قضایی و نظارتی مانند قوه قضاییه و نیروی انتظامی است. برای نمونه به دو مورد اشاره می شود: alt 1- چندین سال پیش رهبر معظم انقلاب در سخنان خود اقدام به طرح ایده ای با عنوان طراحی لباسی ملی کردند و فرمودند مرادشان از لباس ملی حرکت به سمت لباس هایی است که شاخص های فرهنگ دینی و ملی ما را داشته باشد. اگر چه وزارت ارشاد در این زمینه با تشکیل بنیاد ساماندهی مد و لباس اسلامی حرکت هایی انجام داده اما هنوز این مسئله خروجی عملی قابل مشاهده ای در بر نداشته است. هنوز در ویترین فروشگاه های عرضه کننده لباس خبری از حضور لباس ملی نیست. حتی هنوز ایرانیان یک برند که لباس هایی با چنین مشخصه هایی تولید کند نمی شناسند(ضعف دستگاه های تدوین کننده استراتژی و دستگاه های عملیاتی) از طرف دیگر اما گویا حرکات سازماندهی شده ای برای ارائه پوشش های نامتعارف در جامعه هم، با پاسخ در خور از سوی دستگاه های نظراتی مواجه نمی شوند که یک نمونه آن رواج پوششی به نام “ساپورت”در میان زنان جامعه است که به طور قطع با موازین شرعی و عرفی کشور در تضاد است ولی متاسفانه نه با فروشندگان و ترویج دهندگان این نوع پوشش برخوردی صورت می گرد و نه با کسانی که از این نوع پوشش در مجامع عمومی استفاده می کنند. ۲- یکی از شاخصه های رشد یافتگی از دید جوامع غربی و مثلا سازمان ملل میزان ضریب نفوذ اینترنت و پهنای باند اینترنت در کشور های مختلف است. مسئولان کشور هم بر همین اساس و بر اساس نیاز کشور به بستر هایی که زمینه ساز تحقق مواردی چون دولت الکترونیک است این موضوع را در اولویت های کاری وزارتخانه مربوط قرار داده اند؛ بدون اینکه به موازات توسعه سخت افزاری، ایجاد پیوست های فرهنگی و بستر های نرم افزاری را نیز در این حوزه مورد توجه قرار دهند. متاسفانه اگر چه روز به روز بر مشترکین و ضریب نفوذ اینترنت در کشور افزوده می شود ولی هیچگاه رصد نمی شود که ورود این تکنولوژی به جمع خانواده های ایرانی چه اتفاقات ناگواری را در حال پی ریزی است. شاهد ادعای من کلمات پر تعداد جست و جو شده در بزرگترین موتور جست و جوی جهان یعنی سایت گوگل است و این یعنی فاجعه! و باز به این سوالات توجه کنید: چرا ایران یکی از کشورهای نخست در مصرف محصولات آرایشی در جهان و اولین کشور در منطقه است؟ علت رشد استفاده زنان از آرایش های غلیط در مکان های عمومی در میان جامعه ایران چیست؟ علت روی آوردن جامعه به پوشش هایی که مصداق بارز بد پوششی از نظر شرع مقدس چیست؟ علت رشد به تفاوتی در برخی مردان نسبت به پوشش بستگان زن درجه یک خود چیست؟ علت افزایش استفاده از مشروبات الکلی در جامعه ی ایرانی چیست؟ علت گرایش روز افزون به انجام عمل های زیبایی در جامعه ی ایرانی و خصوصا در میان زنان جامعه چیست؟ alt این سوالات اگر چه هر یک پاسخ خودشان را دارند اما باید گفت فارغ از دلایل آن ها یک نکته مسلم است: این موارد یعنی غلظت محرک های جنسی در جامعه در حال افزایش است و افزایش محرک های جنسی هم باز به رشد موارد طرح شده در سوالات بالا می انجامد واین یعنی در عرصه آزادی های معنوی یک فیدبک مثبت ناپایدار کننده در جامعه ما در حال رخدادن است در یک کلام دیو شهوت در جامعه ایرانی در حال بیدار شدن است و این یعنی در خوش بینانه ترین حالت، جامعه ای با معضلات اخلاقی تمدن غرب چشم انداز فرهنگی و هویتی جامعه ماست. البته خدای ناکرده در صورت بروز چنین فاجعه ای، آینده ای از جنس تمدن غرب در انتظار ما نیست. وضعیت در کشوری چون ایران که سالهاست به خاطر اهتزاز پرچم تشیع در آن و نیز رخدادی چون انقلاب اسلامی، خار چشم مستکبران عالم است احتمالا وضعیتی شبیه به مصر و یا سوریه ی امروز است. آری مردم کشور ما موحد و محب اهلبیت هستند اما خدا با هیچ کس پیمان اخوت نبسته است…