ممکن است عقل شما به برهان، چیزی را إدراک کند، ولی قلب، تسلیم نشده باشد...
مثلاً شما به عقل خود إدراک کردید که مرده نمی تواند به کسی ضرر بزند، و تمام مرده های عالم به قدر یک مگس، حس و حرکت ندارند.... ولی چون این مطلب را قلب قبول نکرده و تسلیم عقل نشده، شما نمی توانید با مرده، شب تاریک بسر برید.
ولی اگر قلب، تسلیم عقل شد و این حکم را از او قبول کرد، هیچ این کار برای شما اشکالی ندارد.
چنانچه بعد از چند مرتبه اقدام ، قلب تسلیم شده، دیگر باکی از مرده نمی کند.
پس معلوم شد که تسلیم ، که خَطِّ قلب است ، غیر از علم است که حظِّ عقل است. (چهل حدیث ، ص 30، 29.)
مثلاً شما به عقل خود إدراک کردید که مرده نمی تواند به کسی ضرر بزند، و تمام مرده های عالم به قدر یک مگس، حس و حرکت ندارند.... ولی چون این مطلب را قلب قبول نکرده و تسلیم عقل نشده، شما نمی توانید با مرده، شب تاریک بسر برید.
ولی اگر قلب، تسلیم عقل شد و این حکم را از او قبول کرد، هیچ این کار برای شما اشکالی ندارد.
چنانچه بعد از چند مرتبه اقدام ، قلب تسلیم شده، دیگر باکی از مرده نمی کند.
پس معلوم شد که تسلیم ، که خَطِّ قلب است ، غیر از علم است که حظِّ عقل است. (چهل حدیث ، ص 30، 29.)