با نگاهی به تاریخ معاصر ایران به وضوح مشاهده خواهیم کرد که هرگاه نوع آوری و تکنولوژی جدیدی بعنوان سوغات از جامعه مدرن غربی به کشور آورده شد همیشه با مخالفت ها و جبهه گیری علمای دینی و مذهبی روبه رو شده است.در زمینه وسایل ارتباط جمعی از قبیل تلفن و تلوزیون و ویدیو و ماهواره و...این مخالفت ها و جبهه گیری ها بیشتر و شدید تر بوده است.از جمله دلایل مخالفت این گروه میتوان به فراهم شدن زمینه گناه،از بین رفتن شئونات و اخلاقیات و سست شدن بنیان خانواده اشاره کرد.از یک طرف دلایل مخالفت این گروه کاملا منطقی و قابل قبول به نظر می رسد و از طرف دیگر مشاهده میشود که با تمام مخالفت های علمای دین که در برخی موارد نیز با محدودیت های حکومتی و دولتی همراه بوده است باز هم شاهد گسترش چنین ابزاری بوده و هستیم و خیلی از این وسایل به جز لاینکف زندگی مردم تبدیل شده است. شاید بتوان آخرین تکنولوژی که با چنین مخالفت هایی روبه رو شده نسل سوم موبایل یا همان ارتباط تصویری (رایتل) نام برد. با این اوصاف آیا مقابله با اثرات سو چنین ابزاری واقعا ممنوعیت ورود و مخالفت صرف با آن است. برای یافتن راه حل به سخنان سید شهیدان اهل قلم مرتضی آوینی که در مورد ویدیو میباشد جلب میکنیم که البته در متن برای همخوانی با مشکل امروز جای واژه ویدیو از رایتل استفاده شده است.
تردیدی نیست که ما نمی توانستیم از ورود رایتل به کشورمان جلوگیری کنیم، چنان که نتوانسته ایم مانع ورود هیچ یک از محصولات تکنولوژی غرب بشویم؛ و راستش من تردید دارم که اگر هم می توانستیم، آیا چنین عملی درست می بود یا نه. این امر (ورود رایتل) یک ضرورت تاریخی است و زندگی در این عصر، خواه ناخواه چنین موجبیتی را به همراه دارد... و چه باک؟! کسی می ترسد که ضعیف تر است و ما که پا در میدان مبارزه با غرب نهاده ایم باید خودمان را برای چنین روزی نیز آماده کنیم. ما باید از دشمن تصوری درست و مطابق با واقع امر داشته باشیم، اگر نه، شکست خواهیم خورد. کسی که خود را برای رو در رویی با پلنگ آماده کرده باشد، از گربه نخواهد هراسید؛ کسی از گربه می ترسد که دشمن را موشی حقیر انگاشته باشد. من به « ولایت مطلق تکنیک » معتقد نیستم. ولایت تکنیک یک حقیقت است، اما مقید نه مطلق. و من به همین است که امید بسته ام. همان طور که نتوانسته ایم از ورود کامپیوتر جلوگیری کنیم، از ورود رایتل هم نخواهیم توانست، اگر چه نظارت بر ورود هر دوی این محصولات تکنولوژیِک لازم است. هر چیزی که ما را در حدّ کامپیوتر مقید کند به همان میزان تقیدی که به همراه دارد خطرناک است، اما ما در جهانی زندگی می کنیم که در آن مرزها در حال فرو ریختن اند و در عصری به سر می بریم که محصولات تکنولوژیک لازمه حیات بشری هستند و بنابراین، اصلاً نباید درباره ورود یا عدم ورود رایتل به کشور اندیشید؛ چه ما بخواهیم و چه نخواهیم این کار انجام شده است. اکنون باید در این باره که " چگونه رایتل را مسخّر خویش کنیم " بیندیشیم و البته این کار جز با وصول به معرفت نسبت به ماهیت رایتل و غلبه روحی بر حقیقت آن ممکن نیست. بحث بر سر حُسن و قبح ذاتی و ماهوی این رسانه بسیار لازم است، اما در مقام عمل نمی توان به حکم های مطلق گرایانه ای که محصول چنین بحثی هستند گردن نهاد. مهم این است که ما با چیزی رو به رو نیستیم که خودمان آن را اختیار کرده باشیم. رایتل را ما خودمان اختراع نکرده ایم و در وضعی نیز قرار نداریم که بتوانیم دیواری آهنین به گرد خود بکشیم، گذشته از آنکه تجربه دیوارهای آهنین چین و شوروی تجربه های موفقی نبوده اند که هیچ، مردم را نسبت به سراب جهان غرب آن قدر حریص کردند که با افتتاح یک پیتزا فروشی در میدان سرخ مسکو همه چیز فرو ریخت.
بنابراین، به موازات بحث در ماهیت این رسانه، ضروری است که راه های مقابله با تأثیرات مشئوم فرهنگی آن را بیابیم.اما از سوی دیگر، ما با یک رخداد بزرگ مواجهیم که بیرون از اراده و اختیار ما تحقق یافته است. مگر ما در درون خود نیز با موجودی که ما را به گناه فرو می خواند مواجه نیستیم؟ در برابر دعوت های این موجود چه باید کرد؟ مگر نه اینکه تعالی ما در مبارزه با همین نفسی است که مدام دعوت به شر می کند؟ اگر ما تسلیم دعوت های او شویم، رفته رفته به انسانی بدل خواهیم شد که دیگر خیر را از شر تمییز نخواهد داد.
پیشرفت ما تابع توسعه نیازهای ماست و محتوای هر یک از محصولات تکنولوژیک نیازی است که انسان این عصر به آن شیء داشته است.ما در عصری زندگی می کنیم که رایتل از زمره لوازم محقّق آن عصر است و مرزهای ارتباطی نیز فرو ریخته و هیچ دیواری برقرار نمی ماند، باید برای حفظ فرهنگ خویش در جست و جوی راه هایی بجز دیوار کشیدن و محصور کردن برآییم. تردیدی نیست که دیوار هم لازم است، اما باید دانست که برای محافظت از خویش به دور خود دیوار می کشد همواره در حال انفعال است. جواب تهاجم را باید با تهاجم داد و تنها در این صورت است که از انفعال خارج خواهیم شد؛ « دفاع » یک « وضع انفعالی » است و « فاعلیت » هماره از آن « مهاجم » است...