گزارشی غیر محرمانه برای آنان که نمی رسند یا نمی خواهند اخبار گوش بدهند...
وضع بنادر درون به هم ریخته است.
صدها کشتی بزرگ با محموله های «هوی و هوس» در اسکله دلمان پهلو گرفته تا بار گناه تخلیه کند.
گمرک اندیشه ها پر از شبهه است، مرزهای اخلاقی باز است و هیچ پاسگاهی از ورود فرهنگ بیگانه جلوگیری نمی کند.
در کنار این همه بزرگراه که برای رفاه و بی دردی کشیده شده، جاده های پر دست انداز و ناامن دینداری و ایمان را کسی آسفالت نمی کند و گرد و غبار شایعات هم جلوی دید را گرفته است.
دین و دنیا مرتب تصادف می کنند و تلفات بر جای می گذارند.
بازار امر به معروف و نهی از منکر تعطیل است.
مردم در خیابانها و پیاده روها عِرض می فروشند و آرز می خرند.
با اعتصاب در بخش توبه، عفونت زباله های کناه همه جا را گرفته، کسی نیست که آلودگی ها را جمع کند.
مردم هم کمکم به تعفن معصیت عادت کرده اند و به این بخش مراجعه نمی کنند.
وضعیت کار واشتغال بدک نیست!
فروش کوپن و سیگار و آدامس وعرضه اجناس بندری وقاچاق و نوار جدید و کارگاههای تبدیل پلاک جبهه به زنجیر طلا و مقنعه به روسری های رنگی و پلنگی و تولید پوشاک و لوازم داخلی با اسم ها و آرم ها خارجی پر رونق است.
ارزشها را به مناقصه گذاشته اند.
«دنیا» در فروشگا ههای زنجیره ای در بسته بندی های صادراتی عرضه می شود، ولی مشتریان «آخرت» نمی دانند کوپن صالحات را کجا به جنس تبدیل کنند.
استکبار، جنگ تحمیلی «رفاه» علیه «قناعت» را به راه انداخته است:
حراج آهنگ و آواز از حَجر و شَجر، ابزار موعظه را شکسته است و پند، روی دست واعظان باد کرده است.
مالیات سنگین، کمر تعهد را شکسته و بودجه ای برای توسعه معنویات تخصیص نیافته است.
در پی استخدام گسترده مظاهر غربی، سنتهای دینی بازخرید یا وادار به استعفا می شوند.
با کناره گیری فقه و فتوا از فرماندهی قراردادها و عمل ها، نرخ درآمدهای نامشروع رو به افزایش است.
تورم نظریه، قدرت تهیه ایمان را از قشر آسیب پذیر جوان گرفته است. رنگ دین از دیوار دانشگا هها پریده، آموزش نسبیت دین در کلاس ها، اُفت اعتقادی جوانان را به بار آورده است.
از وقتی که زمزمه جدایی دین از سیاست مطرح است، نیروهای این دو اداره هم انگیزه خود را از دست داده اند و دستشان به کار نمی رود.
سر و سامان دادن به اوضاع آشفته اعمال ونیّات ازعهده نیروی انتظامی خارج است. لوایح دل، بی آنکه به تصویب دین برسد اجرا می شود. اعضا و جوارح هم پیش از آنکه از عقل وشرع، رای کابینه اعتماد بگیرند به کار مشغول می شوند.
از دیوان محاسبات وجدان نیز باکی ندارند، چون وجدان ها هم یا خوابند یا حق و حساب می گیرند.
اداره خودشناسی مدت هاست که تعطیل شده، از این رو خودای بدلی و جعلی فراوان است.
جاده تقوا ناامن شده است، سر پیچ های غفلت و پشت تپه های ناآگاهی، غارتگران ایمان کمین می زنند و باورهای سرقت شده هرگز پیدا نمی شود
بار اعمال آخرتی که به مقصد پست می شود، به علت همراه داشتن محموله «ریا» هرگز به مقصد نمی رسد.
خط ارتباطی نماز و دعا قطع است.کمتر پیامی اززمینیان به ملکوت مخابره می شود.
روابط دل و دین به سردی گراییده و بیم آن می رود که دیانت، سفیر خود را از دلها فراخواند.
با زندانی شدن عفاف، شهوت به فرمانداری دل ها گماشته شده است، صدای آژیر بیداری به گوش می رسد اما ضعیف است.
اما خطر حمله قطعی است.درِ پناهگاهها را هم مدتهاست بسته اند. با این همه زلزله های شدید، یک بار هم ستاد حوادث غیرمرقبه تشکیل نشده است.
هزاران نفر زیر آوارهای تهاجم فرهنگی مانده اند. سیل فساد، بسیاری از راهها و جاده های ارتباطی با تربیت را شسته و برده است وهزاران دل در محاصره سیلاب گناه مانده اند.
مصلحت نسل جوان را در کدام مجمع، تشخیص می دهند؟ از جبهه انقلاب هم گزارشهای نگران کننده ای می رسد: حملات پیاپی از محور «لیبرالیسم» انجام می گیرد، گفته بودیم حتی یک وجب از سرزمین ارزشها را به دشمن نخواهیم داد، اما مواضع فتح شده یکی پس از دیگری به دشمن سپرده می شود.
مدافعان ارزشها سنگر به سنگر عقب نشینی می کنند. ارتفتعات عزت و ایثار و خدمت را از دست داده ایم. خاکریزهای مناعت طبع، با زمین حرص و آز برابر شده است و ترکش دنیاطلبی پیوسته از ما تلفات می گیرد.
دشمن منطقه را هدف سلاحهای سمی «رفاه زدگی» قرار داده و نیروهای خط مقدم، شیمیایی شده اند.همه جا پر از مین های ضدّ خلوص است.
مدافعان، تنگه احد را رها کرده به جمع غنائم مشغولند، بیم آن می رود که دشمن، محور مسئولیتها و پستها و مجلس و منبر و محراب را دور بزند و «پایگاه ولایت» سقوط کند.
اگر دشمنان، فرمماندهان سپاه امام حسن (ع) را بخرند، «تنهاترین سردار» ناچار به پذیرش صلح تحمیلی می شود و این بار در جبهه فرهنگی!... و باز هم قصه جام زهر تکرار خواهد شد.
هوا تیره تار و کمی تا قسمتی ابری است. پیش بینی می شود دمای انقلاب در دلهای نسل « ا... اکبر» بیشتر از گذشته رو به سردی رود، مگر آنکه شما توده ای هوای گرم ایمان به منطقه دلها بفرستید.