روی آوردن دشمن به گزینه «تحریم انتخابات» تا حدی دیدگاه ها و نگرانی های امنیتی درباره انتخابات را تعدیل می کند اما به میزانی تهدید آن متوجه تحقق «حماسه سیاسی» می شود. به این معنا که دشمن با از دست دادن گزینه اول خواسته اش را یک رتبه تنزل داده و به جلوگیری از تحقق «حماسه سیاسی» راضی شده و آن را دنبال می کند. دشمن که می داند…
چندسالی است که انتخابات برای دشمن بستری تلقی شده که می تواند شانس خود را برای برخورد از نزدیک با نظام بیازماید. از سال گذشته، همراه با حرکت آهسته افراد، گروه های سیاسی و مردم به سمت انتخابات و گرم شدن تدریجی فضای انتخابات، دشمن نیز با حضور در این صحنه نشان داد، کاملاً آماده و دارای برنامه است. مشکل دشمن در این دوره هوشیاری نظام و مردم و به خاطر داشتن مسائل فتنه ۸۸ بود که اجازه نمی داد دشمن خیلی بی محابا و آزادانه رفتار کند. دشمن دریافته بود که برای ورود تأثیرگذار بر انتخابات باید از مسیر آشکار و اصلی استفاده کند. این را زمانی متوجه شد که نظام از مدت ها پیش کاملاً سنجیده به برنامه ریزی برای انتخابات پرداخت و تا آنجایی که امکان داشت منافذ ورود اغیار را شناسایی و مسدود کرد و با تصرف و طرح هوشمندانه عناوین و مفاهیم انتخاباتی، مانع فرصت طلبی دشمن شد. پس از آن بود که دشمن پی برد عرصه جولان محدود و برنامه نظام دقیق و مدبرانه است؛ لذا تنها راه حضور را در مسیری دید که نظام جلوی پای همه گذاشته بود. دشمن از سر اجبار برنامه اصلی اش را بر همین پایه قرار داد و با معرفی کردن نامزدهای شاخص و ارایه نگاهش و ادبار و اقبالش به آنها، کارش را آغاز کرد و زمانی که با عمل شورای نگهبان به مر قانون و احراز نشدن صلاحیت چند تن از نامزدها و واکنش قانونمندارانه آنها ـ به غیر از یک نفر ـ احساس کرد گزینه اصلی انتخاباتی اش سوخت و ادامه آن مسیر را بیهوده دید، با تغییر سریع، مسیر جدیدی را به امید یافتن حامیان و همراهان انتخابات کرد. آنگونه که از تلاش و تکاپوی دشمن پس از اعلام اسامی احراز صلاحیت شدگان برمی آید دشمن به دنبال «تحریم انتخابات» است.
روی آوردن دشمن به گزینه «تحریم انتخابات» تا حدی دیدگاه ها و نگرانی های امنیتی درباره انتخابات را تعدیل می کند اما به میزانی تهدید آن متوجه تحقق «حماسه سیاسی» می شود. به این معنا که دشمن با از دست دادن گزینه اول خواسته اش را یک رتبه تنزل داده و به جلوگیری از تحقق «حماسه سیاسی» راضی شده و آن را دنبال می کند. دشمن که می داند به تنهایی قادر به جلوگیری از تحقق «حماسه سیاسی» نیست به موضع گیری شخصیت ها و گروه های سیاسی داخل چشم دوخته است و به روش های مختلف کوشش می کند آنها را وادارد تا به گزینه «تحریم انتخابات» روی آورند. به نظر می رسد برخی از افراد و گروه های سیاسی نیز وسوسه شده و مایلند به طرح دشمن بپیوندند و انتخابات را تحریم کنند، اما در تصمیم گیری دچار تردید شدید و دوگانگی رها نشدنی شده اند. آن ها ماه ها پیش از انتخابات سعی کردند در تعامل با نظام امکان حضور جریانی در انتخابات را پیدا کنند و برای این کار از یک سو درگیر جلب نظر نظام بودند و از سوی دیگر انرژی زیادی را صرف چگونگی حضور و با کدام نامزد کردند. هدف آن ها از این به آب و آتش زدن ها این بود که در وهله اول بتوانند قوه مجریه را تسخیر کنند و اگر نشد در مرحله بعد با حضور در انتخابات مشروعیت سیاسی زایل شده به سبب همراهی با فتنه گران را بازیابی و بازسازی کنند. گروه افراطی که از «تحریم انتخابات» حمایت می کند، با این تحلیل که نظام را در خلق «حماسه سیاسی» محتاج خود می بیند، درصدد امتیاز گرفتن از نظام است و توجه ندارد که نظام بدون حضور آن ها هم می تواند به «حماسه سیاسی» برسد. حضور ۶۴ درصدی مردم در انتخابات مجلس دلیل محکمی است که مردم به لطف الهی حماسه آفرینی خواهند کرد. همین گروه برای «تحریم انتخابات» نگرانی بزرگی هم دارد، اینکه اگر آن ها تحریم کردندو حماسه شکل گرفت ـ که شکل می گیرد. ان شاءالله ـ معنایش این است که مردم آن ها را تحویل نگرفتند و به آن ها اعتنا نکردند. فهم این موضوع سخت نیست و به نظر می رسد طرفداران تحریم به حداقل می رسند و مابقی با حضور در صحنه خط شان را از دشمن جدا می کنند، در غیر این صورت مردم برای همیشه آن ها را به همراه دشمن طرد می گردانند.