اوصاف امام علی (ع)
ما اگر علی را الگو و امام خود بدانیم ، یک انسان کامل و یک انسان متعادل و یک انسانی را که همه ارزش های انسانی به طور هماهنگ در او رشد کرده است پیشوای خود قرار داده ایم . وقتی شب می شود و خلوت شب فرا می رسد ، هیچ عارفی به پای او نمی رسد . آن روح عبادت که جذب شدن و کشیده شدن به سوی خداست با شدت در او رخ می دهد ؛ مثل آن حالتی که انسان در مطلبی داغ می شود . روز که می شود گویی اصلا این آدم آن آدم نیست . با اصحابش که می نشیند ، چنان چهره اش باز و خندان است که از جمله اوصافش این بود که همیشه قیافه اش باز و شکفته است . اوست که در محراب عبادت ، بسیار گریان و در میدان نبرد بسیار خندان است . او چگونه موجودی است ؟ او انسان قرآن است . قرآن این چنین انسانی می خواهد. این تعبیر « جامع الاضداد بودن » که ما درباره انسان کامل می گوییم ، صفتی است که از هزار سال پیش علی(ع) با آن شناخته شده است . حتی خود سید رضی در مقدمه نهج البلاغه می گوید : مطلبی که همیشه با دوستانم در میان می گذارم و اعجاب آنها را بر می انگیزم ، این موضوع است که جنبه های گوناگون سخنان علی(ع) به گونه ای است که انسان ، در هر قسمتی از سخنان که وارد می شود ، می بیند به یک دنیایی رفته است؛ گاهی در دنیای عباد است و گاهی در نیای زهاد ، گاهی در دنیای فلاسفه است و گاهی در دنیای عرفا ، گاهی در دنیای سربازان و افسران است و گاهی در دنیای حکام عادل ، گاهی در دنیای قضات است و گاهی در دنیای مفتی ها ؛ علی(ع) در همه دنیا ها وجود دارد و از هیچ دنیایی از دنیاهای بشریت ، غائب نیست . پس انسان کامل یعنی انسانی که قهرمان همه ارزش های انسانس است ؛ در همه میدان های انسانیت ، قهرمان است .
ما چه درسی باید بیاموزیم ؟ این درس را باید بیاموزیم که اشتباه نکنیم که فقط یک ارزش را بگیریم و ارزش های دیگر را فراموش کنیم . ما نمی توانیم در همه ارزش ها قهرمان باشیم ، ولی در حدی که می توانیم ، همه ارزش ها را با یکدیگر داشته باشیم ؛ اگر انسان کامل نیستیم ، بالاخره یک انسان متعادل باشیم . آنوقت است که ما به صورت یک مسلمان واقعی در همه میدانها در می آییم . پس این معنی انسان کامل و این هم نمونه ای از آن .