ما تو را نمی کشیم...!
حین یکی از درگیری هایی که با افراد ضدانقلاب داشتیم،یکی از اعضای گروه ها را اسیر گرفتیم. او را بردیم پیش حسین قجه ای تا تکلیف اش را معین کند.حسین خیلی راحت نشست روبرویش و گفت:« اگر من به دست تو اسیر می شدم،با من چه می کردی؟»
آن شخص با گستاخی گفت:« می بردم تحویل فرماندهی می دادم و بیست هزار تومان جایزه می گرفتم.»
حسین خندید و گفت:« فرمانده تان با من چه می کرد؟»
جواب داد:« تو را می کشت»
جلوه هایی از توحید و معارف از آثار حضرت آیه الله بهجت(ره)