چگونه می توان گفت که ما سبک زندگی اسلامی را به مردم آموزش می دهیم درحالی که در سریال هایمان قشر متوسط و ضعیف جامعه را همیشه مذهبی، سنت گرا، دگم و متحجر، بدبخت و واجد تمام خصایل منفی نشان می دهیم!
کی از پدیده های اجتماعی که چند سالی است کشور ما درگیر آن شده، ماهواره است. تعداد بسیار زیادی از مردم کشور ما از این وسیله ارتباطی استفاده می کنند.
دنیای تکنولوژی امروزی پر است از شبکه های آنلاین و آفلاین تلویزیونی، شبکه هایی که حتی اگر عمر خود را تقسیم بر میزان دقایق پخش همه آنها کنید باز هم کم می آورید. اما چقدر از این شبکه ها از جنس ما هستند و یا می توانند باشند؟
پشت سر ایجاد هر شبکه، فلسفه یا به عبارت صحیح تر نیت و یا هدفی نهفته است. هدفی که تمام استراتژی ها و تاکتیک و تکنیک های رسانه بر اساس آن تنظیم و تعیین می گردند و با کمی ظریف نگری می توان این موارد را فارغ ازمتن، اسناد و آیین نامه های درون سازمانی از دل گفتمان و حتی ظاهر برنامه ها به دست آورد.
هدف اکثر کانال های ماهواره ای سرگرم و وابسته کردن مخاطب به برنامه است که به نظر می آید دشمن در این زمینه توانسته است خوب عمل کند.
رسانه ها منتقل کننده دیدگاه ها به افراد جامعه هستند. متأسفانه امروزه طرز زندگی و رفتار بازیگران یک سریال ماهواره ای الگوی مخاطبین این رسانه ها شده است.
حال این سؤال پیش می آید که صدا و سیما در زمینه سرگرمی و ترویج الگوی زندگی اسلامی چقدر توانسته مؤثر باشد و چگونه عملکردی داشته است.
متأسفانه آزاد بودن و تنوع شبکه های ماهواره ای باعث شده است که بعضی از مردم از رسانه ی ملی روی برگردانند
براساس آمارهای موجود پیرامون مخاطبین رسانه ملی، این رسانه به نسبت گذشته دچار کاهش میزان مخاطب شده که در وهله اول می توان این موضوع را در عدم تنوع و جذابیت برنامه های ارائه شده دانست. این در حالی است که رسانه های غربی در این زمینه تمام تلاش خود را به کار گرفته است تا در راستای اهداف و ایدئولوژی خود جذابیت هایی را ایجاد برای مخاطبین ایجاد کنند.
تبلیغ غیر مستقیم زندگی اشرافی با سریال هایی که در آن معمولا طبقه متوسط به بالا نمایش داده می شود به مرور خوی اشرافیت را در جامعه نهادینه کرده و ناهمخوانی شدیدی بین تمایل افراد و واقعیات موجود ایجاد کرد و خودباعث عدم تعادل بین درآمد و هزینه های سرسام آور زندگی شد.
چگونه می توان گفت که ما سبک زندگی اسلامی را به مردم آموزش می دهیم درحالی که در سریال هایمان قشر متوسط و ضعیف جامعه را همیشه مذهبی، سنت گرا، دگم و متحجر، بدبخت و واجد تمام خصایل منفی و در مقابل کاراکترهای مرفه همیشه باکلاس، مهربان و بافرهنگ جلوه داده می شود.
آنچه مسلم است عملکرد قوی و بی وقفه معاندان اسلام در زمینه ی تغییر ذائقه و سبک زندگی مسلمانان و به ویژه ایرانیان است که توانسته، وظیفه ی خود یعنی دشمنی را به خوبی انجام دهد و در بعضی خانواده ها سبک زندگی غربی و مسائل غیر عادی در حریم خانواده ها را عادی جلوه دهد. به نظر می آید مسئولین و نخبگان فرهنگی و رسانه ای وظیفه ی خود را یا ندانسته یا دغدغه ای ندارند که در راستای منویات و موکدات رهبری پیرامون ترویج صحیح سبک زندگی ایرانی- اسلامی تلاش کنند.
